Sonntag, 19. Oktober 2008

فرهنگ ی خون و خون ریختن

فرهنگ ی خون و خون ریختن
http://www.bikhodayan.com/Tarh&Aks/ghama_2.jpg

آن کس که فرمان ی کشتن می دهد کشنده ی زندگی ست و ستایش گر مرگ می باشد
آنکس که با نام خدا فرمان ی کشتن می دهد و می کشد خون ریز تبهکار و یک بیمار روانی می باشد
آنکس که پایبند (معتقد) به آئین کشتن و خون ریختن می باشد همکار انباز (شریک) کشنده ( قاتل) و تبهکار آگاه ی زندگی می باشد
اسلام یگانه آئینی ست که خون خون ریزی و خون ریختن را دوست می دارد چرا که این آئین تازی تنها با خون خون ریزی و خشونت ی بی اندازه پرورش یافته است. پیشوایان ی اسلام بویژه محمد و علی با بکار گیری شمشیر اسلام در نابودی دگراندیشان(یهودیان ترسایان کافران ملحدان منافقا ن و ... ) و یا واداشتن آنان به پذیرفتن اسلام یا گردن زدن آنان در همبودگاه (جامعه ) آن چنان ترس و دلهره ائی آفریدند که کمتر کسی گستاخی و دلیری از خود نشان می داد که از اسلام خرده گیری (انتقاد) بکند . از آنجائیکه اسلام یک آ ئین ی بی سر و پا( ابتدائی) خشن ناهمگون جدائی افکن و پیورز (متعصب) می باشد انسان ها را از همدیگر جدا می سازد و تخم کینه و بیزاری پیرامون انسان ها می پاشد آنگونه که در تازی نامه ی تازیان( قرآن عربها )سوره ی مائده آیه ی 51 آمده است که

تازی نامه سوره ی مائده آیه ی 51

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

﴿51﴾اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد يهود و نصارى را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستى گيرد از آنان خواهد بود آرى الله گروه ستمگران را راه نمى‏نمايد

(51. پایه و بنیاد اسلام نه انسان بلکه الله ی خودکامه ی انسان گونه ی خودخواه بی مهر خون ریز نژادپرست نیازمند دست درازگر( متجاوز) به هستی و نیستی مردم ایستاده است که از بامداد تا شامگاه هر جنبش (حرکت) کوچک و بزرگ انسان ها را زیر ذره بین می برد و خواستار نیایش بچه گانه ائی می باشد که تا از این راه آفرینندگان خود را فرمان بردار و نوکر خود سازد . اگر خوب بنگریم انسان هائی که خود را اندیشمند و مسلمان می دانستند و می دانند به آسانی فرمان کشتن و سر بریدن می دهند امام محمد غزالی که سرکرده ی همه مسلمانان و اندیشمند ترین آنان می باشد که خمینی هندی یک میلیونم دانش آئینی او را نداشت در سربریدن و کشتن گروه ی باطنیه در نوشته خود فضایح ا لبا طنیه در باره ی کودکان و زنان باطنیه می گوید"
زنها اگر هم عقیده ی شوهرانشان باشند و ما شوهرانشان را مرتد دانستیم باید کشته شوند بدلیل قول پیغمبر من بدل دینه فا قتلوه هرکس دین خود را تغییر داد بکشید اما کودکان را باید صبر کنیم تا بسن بلوغ برسند آنوقت اسلام را بر آنها عرضه می کنیم اگر پذیرفتند از مرگ نجات یافته اند و اگر بخواهند به مسلک پدران بمانند باید گردنشان را زد (نگاه کنید به نوشته ی عقلا بر خلاف عقل از علی دشتی برگ های 210 و" 216
نه غزالی نه خمینی نه مریم و مسعود رجوی هیچکدامشان خون ریز گردن زن آدم کش پای به جهان نگذاشتند از آنجائیکه به اسلام باور دارند به آسانی می توانند سر انسان ها را از تن جدا کنند همانگونه که دژخیم دژخیمان علی پسر ابوطالب در یک روز با همکار آدم کش اش زبیر سر 1000 انسان نامسلمان یهودی را به فرمان محمد بسان آب خوردن در راه اسلام و الله ی خون آشام شان بریدند . آن کس که کوشش می کند از اسلام پدیده ی خون خون ریزی و خون ریختن را نادیده بگیرد دروغگو ئی بیش نیست آگاهانه و یا نا آگاهانه دستیار ستم فرهنگ خون و خون ریزی اسلام تازی پرستان و تازی گرایان می باشد . تنها یک راه پیش روی ما ایرانیان است اسلام با کشتارخون خون ریزی راهزنی چپاول دزدی پروه گیری( غنیمت گرفتن) و ... بما چپانده (تحمیل) شده است و ما بایستی آن را با آرامی مهر و مهرورزی پارسی دو دستی به آورندگانشان( تازیان ) باز گردانیم

Keine Kommentare: