Dienstag, 16. August 2011

Don’t torment / Quäle nicht / میازار


Don’t torment
 Quäle nicht
 میازار
Don’t torment
Don’t torment
an ant
bearing
a grain
in order
to live
and
because
life is
sweet
and
beautiful

Piruz Parsi / Ferdusi
Quäle nicht

Quäle nicht
eine Ameise
welche
ein Korn
trägt
dass sie
lebt
und
das süße
Leben
schön
ist
Piruz Parsi(Ferdusi)
ميازار موری كه دانه كش است كه جان دارد و جان شيرين خوش است
پیروز پارسی(فردوسی) بزرگوار
Note:

Ferdusi (Piruz Parsi) : Persian poet

Anmerkung :

Ferdusi (Piruz Parsi): Persischer Dichter
نوشته ء پارسی « میازار » را در پائین بخوانید

میازار

میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است

پیروز پارسی(فردوسی) بزرگوار

همواره از خودم می‌ پرسیدم و می پرسم ؛ که چرا در سرزمین آریائی ما ، با پیشینه ء جانور دوستی و پشتیبانی از جانوران بی‌ آزار و بی‌ گناه در چهار هزار 4000 سال پیش - جدا از یکتا فرزانه ء فرهیخته ء همه ء روزگاران زرتشت دادگر و داد خواه بی مانند و راستگو رهنما(صادق هدایت) بزرگوار –کسی در این سرای مهر انگیز و مهر آفرین ؛ که ایران زیبا و دل آرا نام دارد ، پیدا نشده است و شاید هم اگر کسی پیدا شده است ، آوای ناتوانش را در پیشگیری(جلو گیری) از جانور آزاری و جانور ستیزی کسی نشنیده است ؛ که از درد. و رنج و آزار جانوران بی آزار و بیگناه بنویسد ؛ که بدست مسلمانان آدم خوار وشکنجه گر ، به گونه ء دلخراش، آزار داده می شوند و به گونه ء باور نکردنی ، سنگدلانه پاره پاره می گردند آن کس که فرهنگ سرزمین مهر آفرین خویش را نمی شناسد ؛ نیاز به یک جنگ افزارویرانگری بنام « اسلام » دارد ؛ که با آن تیشه به ریشه ء فرهنگ سرزمین خویش بزندو برای همین است ؛ که
بزرگترين چهره پردازی(نقاشی) ديواری شاهنامه را از روی ديوارهای شهر توس(مشهد)پاک می کنند و
تنديس آرش كمانگير را با اسب هایش از دل شهر ساری بر می‌ دارند و تندیس آریو برزن میهن دوست و ایران دوست را هم بزودی بر خواهند داشت و شوربختانه هنوز همهیچ بانگی از سرزمین آرش كمانگیر ، پیروز پارسی(فردوسی) بزرگوار و آریو برزن و مرد مانش بر نمی خیزد . آریو برزنی ، که یکی از سرداران بزرگ سرگذشت(تاریخ)ایران زمین بوده است ؛ که در سده های پیش از زایش عیسی ترسائی(قبل از میلاد) ، در سرزمین خویش ، ایران بزرگ و پهناور ، در برابر تازش
تازشگران اسکندر مگدونی(مقدونی) به ایران زمین، دلیرانه از سرزمین خویش پدافند و پاسداری کرد و برای ایران و در راه ایران زمین ، با از جان گذشتگی بی مانند خود ، در نگهداری و پشتیبانی از ارزش‌های پاترمی( ملی) – میهنی ایران بزرگ ، در راه میهن و برای مردم میهن خویش ، جانش را از دست داده است
تندیس آریو برزن
آری اینگونه است ؛ که ناآگاهی و بی دانشی از فرهنگ و سرگذشت(تاریخ) زادگاه ء خویش ایران زمین ، ایرانیان زرتشتی جانور دوست را ، به جانور ستیزان مسلمان شماره ء یک دگرگون کرده است ؛ با اینکه سروده ء زیبای میازار
پیروز پارسی(فردوسی) بزرگوار را برایش می خوانند

میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است


پیروز پارسی(فردوسی) بزرگوار
تا شاید به جانوران بی آزار و بیگناه ، مهر بورزند و دست از جانور ستیزی و جانورآزاری بردارند .
دریغا که دل های مسلمانان باورمند(مومن) ، همان گونه که با بانگ بلند و با چهره های زشت «الله اکبر» گویان و بر زبان آوردن نام «الله» خون آشام تازیان(عرب ها) ، سرهای جانوران بی آزار و آدمیان دگراندیش را با بی مهری های بیش از اندازه، آن همبا خواندن(قرائت) آیه‌های تازی نامه تازیان(قرآن عرب ها) از تن جدا می‌کنند ، از سنگ ساخته شده است ؛ چرا که ؛ مسلمانان تازی(عرب) و تازی پرستان(عرب پرستان)مسلمان ، هیچگونه مهر ، مهرورزی نه در برابر جانوران و نه در برابر آدمیان از خود در درازای سرگذشت(تاریخ) نشان داده اند و شوربختانه هنوز هم در سده ء بیست و یکم21 از خود نشان نمی‌دهند ، زیرا که خرد مسلمانان تازی پرست(عرب پرست) ، در گرو پندار های زشت و پوچ اندیشه‌های یک تازی(عرب) بیابانی محمد نامی گرفتار آیه‌های اهریمنی تازی نامه(قرآن) ، بویژه آیه ء چهار 4 سوره ء چهل و هفت 47 محمد می‌ باشد ، آنهم با داشتن دانش نامه های کوچک و بزرگ دانشگاهی ، از درون و برون از کشور و برای همین است ؛ که در زادگاه و سرزمین محمد تازی(عرب)، در برابر چشمان و دیدگان جهانیان ، در برابر دوربین های جهان نمائی(تلویزیونی) در تازی آباد(عرب پرستان سعودی) ، گردن یک زن تهی دست ، بیچاره و بخت بر گشته را از تن جدا می‌سازند و هیچ بانگ داد خواهانه از هیچ گوشه ائی از جهان بر نمی خیزد ، تا درنده خوئی اسلام محمد تازی(عرب) را به چالش بکشد.شگفتا
که فرمانروایان آزمند جهان ، بویژه کشور آمریکا ، به پیشوائی بارک اوباما ، در برابر دژخیم خون خوار و خون آشام مسلمان تازی(عرب) «ملک عبدالله بن عبدالعزیز» در تازی آباد(عربستان سعودی) سر فرود می آورد
قرآن ، سوره 47 ، محمد ، آیه 4
فَضَرْبَ الرِّقَابِ گردن ها[یشان] را بزنيد
فَضَرْبَ الرِّقَابِ گردن ها[یشان] را بزنيد

آری اینگونه است ؛ آن کس که علی ابن ابیطالب تازی(عرب) آدم کش ، سر بُر ، دست بُر ، آدم ستیز ، سگ ستیز و سگ کش تازی(عرب) خون ریز ، خون آشام و خون خوار را پیشوای خود می‌داند و فرهنگ جنگ افزار و خون و کشت و کشتار او را ستایش می کند ، او ناگزیر است درفش بی مهری ها را ، همواره با بانگ دلگیر« خون ستائی و خون ریزی » افراشته نگه داشته باشد و برای همین است ؛ که یک مسلمان باورمند(مومن) ، با خواندن آیه‌های زشت و
اهریمنی تازی نامه تازیان(قرآن عرب ها) به آسانی می‌تواند با بانگ بلند «الله اکبر» به زنان و دختران مردم ، دست درازی(تجاوز) بکند ، سنگسار بکند ، دست ببرد ، پا ببرد ، چشم در بیاورد و سرهای ناباوران به اسلام را ، به گونه ء سنگدلانه و باورنکردنی ، در برابر دور بین های جهان نمائی(تلویزیونی) ، با خواندن(قرائت) آیه‌های تازی نامه تازیان(قرآن عرب ها) از تن جدا سازد و برای ترساندن دگر اندیشان دیگر ، سرهای از تن جدا شده ء اسلام ستیزان را ، در کوچه‌ها و خیابان‌های شهرها و روستاها بگرداند و به نمایش بگذارد ، تا به یاری پاشیدن و
تخم ترس افکنی« النصرباالرُعب » در دل
دودلان(شکاکان) اسلام ، درفش درنده خوئی(وحشی گری) بی مانند اسلام واپسگرای محمد تازی(عرب) را به نمایش بگذارد . درخت بیمار ، آلوده و بی‌ ریشه ء اسلام تازیان(عرب ها) ، به درازای چهارده سده ، با خون دگر اندیشان آبیاری شده است و اسلام ، تنها و تنها در خشونت ، جنگ افروزی ،کشور گشائی ، خون ستائی ، خون ریزی ، خون ریختن و ترساندن مردمان توانسته است ، به درازای چهارده سده پایدار بماند.از آنجائی که اسلام و مسلمانان ، تاب توانائی در برابر اندیشه‌های گران ارج دگر اندیشان اسلام ستیز را ندارند، آنان را در درازای سرگذشت(تاریخ) کشتار کرده اند و شوربختانه هنوز هم کشتار می‌ کنند. اسلام در یک نگاه ء کوتاه ، برای همیشه نابود خواهد شد، اگر گردن کشی ، آدم کشی ، خشونت ، کشتار ، جنگ افروزی ، خون و خون ریزی را از اسلام بگیرند ؛ پس جای شگفتی(تعجب) نیست ؛ که اسلام توانسته است به درازای 1432 سال پایدار بماند . راز پایداری و زنده ماندن اسلام تنها و تنها در گوهر خشونت آفرین اش نهفته است و اینگونه است که جانور ستیزی و آدم ستیزی اسلام و مسلمانان ، پیشینه ائی به درازای سرگذشت(تاریخ) اسلام ، از آغاز هنگامه ء فرمانروائی(حکومت) محمد تازی(عرب) ، در تازی آباد(عربستان سعودی) تا به امروز داشته و شوربختانه هنوز هم ، در سده ء 21 بیست و یکم دارد و برای همین است ؛ که هر نامسلمانی ، در هر پهنه ائی(عرصه ائی) ، بویژه در پهنه ء(عرصه) جانور دوستی ، هزاران بار ارجمند تر(با‌شرف تر) از مسلمانان می‌باشد ؛ چرا که به گفته ء سعدی فرزانه
همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
که استخوان خورد و جانور نیازارد
سعدی
Author / Autor / نویسنده
Nima

Keine Kommentare: